... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...
در مورد مصداق واژه «مستضعف»، عده ای پافشاری میکنند و فکر میکنند که فقط کارگر یا کشاورز «مستضعف» است. در صورتی که به اعتقاد خود من کارگر در نقشش، گر چه فقط ابزار کار از او گرفتند، نیروی کارش را از او گرفتن، ولی او «مستضعف» نیست. حال یک کارگر را با یک دانشجو مقایسه کنید. کدام یک مستضعف تر است؟ کدام یک درجة استضعافشان بیشتر است؟ بنده فکر میکنم آنهایی مستضعفتر هستند که ظرفیت و امکانات بیشتری به لحاظ فکری دارند و استفادة کمتر از امکاناتشان می کنند، بنابراین هیچ کس از نظر باروری فکری ـ نسبت به اقشار دیگر جامعه ـ به اندازة قشر دانشگاهی و دانشجو امکانات برای باروری فکری ندارد. به همین جهت، به نظر من قشر دانشجو، از همه مستضعفتر است. این استضعاف نه از نظر مالی، بلکه از نظر فکری است. چون قشر دانشجویان به لحاظ علمی و جایگاه اجتماعی، در موضع خاصی قرار گرفته که هیچ کس هم جرات نمیکند طرفش بیاید! البته اینکه می گوییم دانشجویان نسبت به سایر اقشار جامعه، امکانات بیشتری برای باروی فکری دارند، در این مقایسه، حساب روحانیون از دانشجویان جداست. زیرا اگر قرار باشد امثال ما دانشجویان چیزی یاد بگیریم، باید از روحانیت فرا بگیریم. در حالی که در قبل از انقلاب، جامعه بین دانشجویان و روحانیون فاصله انداخته بود. (برگزیده ای از سخنرانی «مذهب در بوته تاریخ» موجود در رایت بیداری ۳)
حجت الاسلام پناهیان: «بنده کماکان الگوی جدیدی برای یک دانشجوی دینشناس و عالم دینی شناس، پیدا نکردهام، و همان الگویی را که بارها اعلام کردهام در اینجا نیز برای شما معرفی میکنم؛ یعنی «شهید دیالمه». ایشان میتوانست عالم خوب را از عالم بد تشخیص دهد و بین علمایی که مشهور بودند علمای خوب انقلابی را تفکیک میکرد و قدرت و فهم این کار را داشت، لذا خیلی محکم اعتراض میکرد که «چرا به فلان عالم، آیتالله میگویید؟! او معلوماتش در حد یک آیتالله نیست».
شهید دیالمه یک دانشجو بود و هنوز مدرک تحصیلیاش را هم نگرفته بود. امروز دانشجویانی که در چنین شرایطی هستند بعضاً هنوز خودشان را مسئول نمیدانند که مستقل باشند و روی پای خودشان بایستند و برای خودشان تصمیم بگیرند، چه رسد به اینکه برای جامعۀ خودشان تصمیم بگیرند. اما شهید دیالمه، دانشجویی بود که منِ طلبه به او افتخار میکنم و دوست دارم به او تأسی کنم. هنوز شیفتۀ سخنان او هستم و میگویم: «خدایا! وقتی به یک جوان اینقدر فهم و بصیرت میدهی، چه غوغایی میکند!»
شهید دیالمه مدعی این هم نبود که طلبه یا عالم دینی است، بلکه با مطالعه و فهم خودش به اینجا رسیده بود. ولی نوارهای سخنرانیهای او بعد از سی سال، هنوز قابل استفاده است. به تعبیری میتوان گفت او یک دانشجوی علوم اسلامی در حوزۀ دانشگاهیان بود، هرچند آنموقع هنوز چنین حوزهای در دانشگاهها تأسیس نشده بود.
امیدوارم شما در این فضا، نیروها و دانشجویان دانشمندی باشید که دستتان از معارف دینی پُر باشد و بتوانید با این معارف دینی، قدرت جامعۀ دینی خودتان را استحکام ببخشید و سلامت خودتان را تضمین کنید.»
.: اسمش عبدالحمید بود.
توی خانه و بعدها دوستانش
وحید صدایش می کردند.
"معلم شهید دکتر عبدالحمید دیالمه"
نام آور گمنامی که بسیاری از
ابعاد وجودی اش ناشناخته ماند.
به اذن الله، این جا از او می نویسیم. :.