... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...
در مورد مصداق واژه «مستضعف»، عده ای پافشاری میکنند و فکر میکنند که فقط کارگر یا کشاورز «مستضعف» است. در صورتی که به اعتقاد خود من کارگر در نقشش، گر چه فقط ابزار کار از او گرفتند، نیروی کارش را از او گرفتن، ولی او «مستضعف» نیست. حال یک کارگر را با یک دانشجو مقایسه کنید. کدام یک مستضعف تر است؟ کدام یک درجة استضعافشان بیشتر است؟ بنده فکر میکنم آنهایی مستضعفتر هستند که ظرفیت و امکانات بیشتری به لحاظ فکری دارند و استفادة کمتر از امکاناتشان می کنند، بنابراین هیچ کس از نظر باروری فکری ـ نسبت به اقشار دیگر جامعه ـ به اندازة قشر دانشگاهی و دانشجو امکانات برای باروری فکری ندارد. به همین جهت، به نظر من قشر دانشجو، از همه مستضعفتر است. این استضعاف نه از نظر مالی، بلکه از نظر فکری است. چون قشر دانشجویان به لحاظ علمی و جایگاه اجتماعی، در موضع خاصی قرار گرفته که هیچ کس هم جرات نمیکند طرفش بیاید! البته اینکه می گوییم دانشجویان نسبت به سایر اقشار جامعه، امکانات بیشتری برای باروی فکری دارند، در این مقایسه، حساب روحانیون از دانشجویان جداست. زیرا اگر قرار باشد امثال ما دانشجویان چیزی یاد بگیریم، باید از روحانیت فرا بگیریم. در حالی که در قبل از انقلاب، جامعه بین دانشجویان و روحانیون فاصله انداخته بود. (برگزیده ای از سخنرانی «مذهب در بوته تاریخ» موجود در رایت بیداری ۳)